شماره ٦٦: وصف زلف يار عاجز مى کند تقرير را

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
وصف زلف يار عاجز مى کند تقرير را
دورى اين راه، کوته مى کند شبگير را
چشم حيران راست دايم حسن در مد نظر
عکس پا بر جا بود آيينه تصوير را
مور چون در خرمن افتد دست و پا گم مى کند
نيست ممکن سير ديدن حسن عالمگير را
مى کند وحشت سگ ليلى همان از سايه اش
گر چه مجنون کرد رام خود پلنگ و شير را
کفر نعمت مى کند رزق حلال خود حرام
طفل از پستان گزيدن مى کند خون شير را
در دل آهن کند فرياد مظلومان اثر
ناله از زندانيان افزون بود زنجير را
از تحمل دشمن خونخوار گردد مهربان
گردن تسليم مى ريزد دم شمشير را
دعوى حق را کند باطل گناه بى شعور
عذر نامقبول، ثابت مى کند تقصير را
از ثبات پا توان بر دشمنان فيروز شد
مى نشاند يک هدف بر خاک، چندين تير را
سرو صائب از هجوم قمريان بالد به خويش
از مريدان باد نخوت مى فزايد پير را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید