شماره ٦٧: مهر خاموشى کند کوته زبان تقرير را

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
مهر خاموشى کند کوته زبان تقرير را
اين سپر دندانه مى سازد دم شمشير را
قامت خم، نفس را هموار نتوانست کرد
از کجي، زور کمان بيرون نيارد تير را
شد زبان شکر از سوداى او رگ در تنم
نيست از زندان يوسف شکوه اى زنجير را
از سفيدى ديده يعقوب شد صبح اميد
منزلى جز قصر شيرين نيست جوى شير را
در به دست آوردن زلفش مرا تقصير نيست
اين ره خوابيد کوته مى کند شبگير را
شيرمردان را نمى باشد به زينت التفات
نيست غير از خون نگارى دست و پاى شير را
با علايق برنمى آيي، مجرد شو که نيست
غير عريانى علاج اين خار دامنگير را
تير کج صائب همان بهتر که باشد در کمان
از جگر بيرون مياور آه بى تأثير را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید