شماره ١٢٥: در کشتنم ار بود رضايش

غزلستان :: منصور حلاج :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
در کشتنم ار بود رضايش
کردم سر خويشتن فدايش
گر خون من شکسته ريزد
حاشا که بنالم از جفايش
ناديده رخش چو مردم چشم
کرديم درون ديده جايش
از ناله شدند راست چون نال
عشاق حزين بى نوايش
چون رخ بگشاد بسته دل شد
در چين دو زلف مشکسايش
در شيوه دلبريست يکتا
گيسوى معنبر دوتايش
سرگشته بهر ديار گشته
خورشيد چو ذره از هوايش
از شاهى دهر عار دارد
آنکو چو حسين شد گدايش



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید