شماره ١٠١: هر که را سلطان ما بيچارگى روزى کند

غزلستان :: منصور حلاج :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
هر که را سلطان ما بيچارگى روزى کند
بازش از روى عنايت چاره آموزى کند
شمع در آتش نهد پروانه را وز بهر او
گاه در مجلس بگريد گاه دلسوزى کند
سوى درگاهش نيابد عاشق سرگشته راه
گرنه انوار جمال او قلاووزى کند
هم جراحت زو رسد هم راحت دلها از او
گاه دل را پاره سازد گاه دلدوزى کند
آن کند با جان مشتاقان نسيم وصل او
کاندر اطراف حدايق باد نوروزى کند
گو ميفروز آسمان هرگز چراغ صبح را
ماه من چون چهره بگشايد شب افروزى کند
گر حسين از طلعت ديدار يابد بهره اى
طالع او بر فلک پيوسته فيروزى کند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید