شماره ٥٩: کدام دل که گرفتار و مبتلاى تو نيست

غزلستان :: منصور حلاج :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
کدام دل که گرفتار و مبتلاى تو نيست
کدام سر که سراسيمه هواى تو نيست
کدام طاير قدسى نشد گرفتارت
کدام جان گرامى که آن فداى تو نيست
کدام سينه نشد آستان درد و غمت
کدام دل هدف ناوک بلاى تو نيست
مرا ز گوش چو سود ار حديث تو نبود
مرا ز ديده چه حاصل اگر لقاى تو نيست
بيا بمنظره چشم روشنم بنشين
که خانه دل تاريک بنده جاى تو نيست
ترا چو ديد دلم شد ز خويش بيگانه
بخويش بسته بود هر که آشناى تو نيست
گريختن ز جفا شرط عاشقى نبود
جفاى تو بر عاشق کم از وفاى تو نيست
بکس مراد مينديش کام خويش برآر
که کام اين دل شوريده جز رضاى تو نيست
دهان خويش بمشک و گلاب شست حسين
هنوز گفته او لايق ثناى تو نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید