شماره ١٥: اى سوخته ز آتش عشقت جگر مرا

غزلستان :: منصور حلاج :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى سوخته ز آتش عشقت جگر مرا
وى برده درد عشق تو از خود بدر مرا
عشق تو چون قضاى ازل خواهدم بکشت
معلوم شد ز عالم غيب اين قدر مرا
عمرم گذشت و از تو خبر هم نيافتم
يا آنکه نيست در طلب از خود خبر مرا
لب خشگم از هواى تو اى جان و ديده تر
خود نيست در جهان بجز از خشک و تر مرا
روزيکه لشگر غم تو دل بتاختن
نبود بغير عشق پناه دگر مرا
گر صد هزار ناوک محنت ز دست دوست
غير از دل شکسته نباشد سپر مرا
ديوانه ام مرا ز نصيحت چه فايده
ناصح مده ز بهر خدا دردسر مرا
شيرينى و حلاوت شعرم غريب نيست
کز شکر لعل تست دهن پر شکر مرا
آه حسين در دلت اى جان اثر نکرد
با آنکه سوخت آتش آه سحر مرا



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید