شماره ١٤: دواى درد دل خسته ام بکن يارا

غزلستان :: منصور حلاج :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دواى درد دل خسته ام بکن يارا
بيا که نيست مرا بى تو زيستن يارا
ز جستجوى تو يارا روان هميسازم
ز چشمه هاى دو ديده هزار دريا را
جماعتى که بکوى تو راه مييابند
کجا کنند تمنا بهشت اعلا را
برد خيال تو از ره هزار زاهد را
کند جمال تو شيدا هزار دانا را
چنان ز هوش برفتم ز عشق بالايت
که باز مى نشناسم نشيب و بالا را
همان زمان که بروى تو ديده بگشادم
بروى غير تو بستم در سويدا را
کمال حسن ترا زان نميرسد نقصان
که ساعتى بنوازى حسين شيدا را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید