دفتر پنجم از کتاب مولانا قدس الله سره

غزلستان :: مولوی :: مثنوی معنوی
مشاهده برنامه «مثنوی معنوی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
وا رهى زين روزى ريزه‌ى کثيف
در فتى در لوت و در قوت شريف
گر هزاران رطل لوتش مي‌خورى
مي‌روى پاک و سبک هم‌چون پرى
که نه حبس باد و قولنجت کند
چارميخ معده آهنجت کند
گر خورى کم گرسنه مانى چو زاغ
ور خورى پر گيرد آروغت دماغ
کم خورى خوى بد و خشکى و دق
پر خورى شد تخمه را تن مستحق
از طعام الله و قوت خوش‌گوار
بر چنان دريا چو کشتى شو سوار
باش در روزه شکيبا و مصر
دم به دم قوت خدا را منتظر
که آن خداى خوب‌کار بردبار
هديه‌ها را مي‌دهد در انتظار
انتظار نان ندارد مرد سير
که سبک آيد وظيفه يا که دير
بي‌نوا هر دم همى گويد که کو
در مجاعت منتظر در جست و جو
چون نباشى منتظر نايد به تو
آن نواله‌ى دولت هفتاد تو
اى پدر الانتظار الانتظار
از براى خوان بالا مردوار
هر گرسنه عاقبت قوتى بيافت
آفتاب دولتى بر وى بتافت
ضيف با همت چو ز آشى کم خورد
صاحب خوان آش بهتر آورد
جز که صاحب خوان درويشى ليم
ظن بد کم بر به رزاق کريم
سر برآور هم‌چو کوهى اى سند
تا نخستين نور خور بر تو زند
که آن سر کوه بلند مستقر
هست خورشيد سحر را منتظر



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید