دفتر دوم از مثنوی

غزلستان :: مولوی :: مثنوی معنوی
مشاهده برنامه «مثنوی معنوی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
دزدکى از مارگيرى مار برد
ز ابلهى آن را غنيمت مي‌شمرد
وا رهيد آن مارگير از زخم مار
مار کشت آن دزد او را زار زار
مارگيرش ديد پس بشناختش
گفت از جان مار من پرداختش
در دعا مي‌خواستى جانم ازو
کش بيابم مار بستانم ازو
شکر حق را کان دعا مردود شد
من زيان پنداشتم آن سود شد
بس دعاها کان زيانست و هلاک
وز کرم مي‌نشنود يزدان پاک



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید