شماره ٢٥١: چون قامت آن سرو سهى کرد هلاکم

غزلستان :: هلالی جغتائی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
چون قامت آن سرو سهى کرد هلاکم
سروى بنشانيد، روان، بر سر خاکم
رفتى و دلم چاک شد از دست تو دلبر
باز آ و قدم رنجه نما در دل چاکم
گفتى که: هلاکت کنم از ناز و کرشمه
بنشين، که من از دست تو امروز هلاکم
شاديم بخاک قدمت، همچو هلالى
نه بر سر گورم قدم، از ناز، که خاکم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید