شماره ١٣٤: جهان و هر چه درو هست پايدار نماند

غزلستان :: هلالی جغتائی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
جهان و هر چه درو هست پايدار نماند
بيار باده، که عالم بيک قرار نماند
غنيمتى شمر، اى گل، نواى عشرت بلبل
که برگ ريز خزان آيد و بهار نماند
تو مست باده نازي، ولى مناز، که آخر
ز مستييى ، که تو داري، بجز خمار نماند
بسى نماند که: خاکم ز تند باد فراقت
روان بگردد و زان گرد هم غبار نماند
برو ز هجر، هلالي، ز روزگار چه نالي؟
معينست که: اين روز و روزگار نماند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید