شماره ١١٢: مى خواهم و کنجى که بجز يار نباشد

غزلستان :: هلالی جغتائی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
مى خواهم و کنجى که بجز يار نباشد
من باشم و او باشد و اغيار نباشد
آنجا اثر رحمت جاويد توان يافت
کان جا ز رقيبان تو آثار نباشد
هر جا حبيبست بپهلوى رقيبست
در باغ جهان يک گل بى خار نباشد
بر من، که گرفتار توام، رحم مفرماى
رحمست بر آن کس که گرفتار نباشد
ما خانه خرابيم و نداريم پناهى
ويرانه ما را در و ديوار نباشد
تقصير و فارسم رقيبست، عجب نيست
هرگز سگ ديوانه وفادار نباشد
بى يار بعالم نتوان بود، هلالى
عالم بچه کار آيد اگر يار نباشد؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید