سايه اى کز قد و بالاى تو بر ما افتد
به ز نوريست که از عالم بالا افتد
هر کجا ديده بر آن قامت رعنا افتد
رود از دست دل زار و همه جا افتد
هر که در کوى تو روزى بهوس پاى نهاد
عاقبت هم بسر کوى تو از پا افتد
آنکه افتد سر ما در گذر او همه روز
کاش! روى گذر او بسر ما افتد
افتد از گريه تن زار هلالى هر سو
همچو خاشاک ضعيفى که بدريا افتد