شماره ٩: من کيستم تا هر زمان پيش نظر بينم ترا؟

غزلستان :: هلالی جغتائی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
من کيستم تا هر زمان پيش نظر بينم ترا؟
گاهى گذر کن سوى من، تا در گذر بينم ترا
افتاده بر خاک درت، خوش آنکه آيى بر سرم
تو زير پا بينى و من بالاى سر بينم ترا
يک بار بينم روى تو دل را چه سان تسکين دهم؟
تسکين نيابد، جان من، صد بار اگر بينم ترا
از ديدنت بيخود شدم، بنشين ببالينم دمى
تا چشم خود بگشايم و بار دگر بينم ترا
گفتى که: هر کس يک نظر بيند مرا جان ميدهد
من هم بجان در خدمتم، گر يک نظر بينم ترا
صد بار آيم سوى تو، تا آشنا گردى بمن
هر بار از بار دگر بيگانه تر بينم ترا
تا کى هلالى را چنين زين ماه ميدارى جدا؟
يارب! که اى چرخ فلک، زير و زبر بينم ترا



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید