شماره ٥١٥: آن که هرگز نزد از شرم در معشوقى

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
آن که هرگز نزد از شرم در معشوقى
امشب افکند به سويم نظر معشوقى
امشب از چشم سيه چاشنى غمزه فشاند
که نظر کرد به سويم ز سر معشوقى
امشب از پاى فتادم که پياپى مى کرد
در دل من گذر از رهگذر معشوقى
امشب از من حرکت رفت که بيش از همه شب
يافتم در حرکاتش اثر معشوقى
از کمر بستنش امروز يقين شد که حريف
بهر من بسته به دقت کمر معشوقى
نوبر باغ جمالست که پيدا شده است
از نهال قد آن گل ثمر معشوقى
. . .
زنده مانم چو در آمدز در معشوقى
محتشم مژده که پيک نظر آزاديست
به دل از مصر جمالش خبر معشوقى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید