شماره ٢٦٩: دور از تو خاک ره ز جنون مى کنم به سر

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دور از تو خاک ره ز جنون مى کنم به سر
بنگر که در فراق تو چون مى کنم به سر
بر خاک درگه تو به سر مى کند رقيب
من خاک در زبخت نگون مى کنم به سر
سرلشگر جنونم و در دشت گمرهى
بر رغم عقل راهنمون مى کنم به سر
افسانه ات شبى که نمى آيدم به گوش
آن شب به صد هزار فسون مى کنم به سر
ز آتش تو بر کنار چه دانى که من چسان
با شعله هاى سوز درون مى کنم به سر
بر سر درين بهار تو گل زن که من ز هجر
با خار داغ جنون مى کنم به سر
ازبس که خون گريسته دور از تو محتشم
من در کنار دجله خون مى کنم به سر



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید