شماره ١١٥: من سنگدل چه اثر برم زحضور ذکر دوام او

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
من سنگدل چه اثر برم زحضور ذکر دوام او
چو نگين نشد که فرو روم بخود از خجالت نام او
سخن آب گشت و عبارتى نشگافت رمز تبسمش
تگ و تاز حسرت موج مى نرسيد تا خط جام او
نه سرى که سجده بنا کند نه لبى که ترک ثنا کند
بکدام مايه ادا کند عدم ستمزده وام او
به بيانم آنطرف سخن بتامل آنسو وهم و ظن
زچه عالمم که بمن زمن نرسيد غير پيام او
تگ و پوى بيهده يافتم بهزار کوچه شتافتم
درى از نفس نشگافتم که رسم بگرد خرام او
بهوا سرى نکشيده ام به نشيمنى نرسيده ام
زپر شکسته تنيده ام بخيال حلقه دام او
نه دماغ ديده گشودنى نه سر فسانه شنودنى
همه را ربوده غنودنى بکنار رحمت عام او
زحسد نميرسى اى دنى بعروج فطرت (بيدلي)
تو معلم ملکوت شو که نه ئى حريف کلام او



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید