شماره ٦٣١: سبک جولانتر از برق است حسن لاله زار من

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
سبک جولانتر از برق است حسن لاله زار من
به يک خميازه گل مى شود آخر بهار من
اگر شبها خبر يابى ز درد انتظار من
ز خواب ناز رو ناشسته آيى در کنار من
ندارد حسن و عشق از هم جدايي، سخت مى ترسم
که در پيراهن گل خار ريزد خار خار من
نه در دست است گيرايي، نه در آغوش گنجايى
عبث پهلو تهى مى سازد آن سرو از کنار من
ز آب چشم شبنم دامن گلها نمازى شد
مگردان روى زنهار از دو چشم اشکبار من
نمى پيچم سر از سنگ ملامت، عاشقم عاشق
محک را سرخ رو دارد زر کامل عيار من
ندارم هيچ پروا گر ببازم هر دو عالم را
پشيمانى بود خصل نخستين قمار من
اگر لنگر نيندازد به خاکم سايه قاتل
تپيدن در فلاخن مى نهد سنگ مزار من
دوانيده است از بس ريشه خشکى در گلستانم
به جاى سرو خيزد گردباد از جويبار من
مرا افسرده دارد سردى اين خاکدان، ورنه
ز شوخى بيستون را مى کند از جا شرار من
ندارد همچو من ديوانه اى دامان اين صحرا
غزالان مى جهند از خواب از ذوق شکار من
به آب از اشک شادى مى رسانم خانه زين را
اگر افتد به دست من عنان شهسوار من
من آن رنگين نوامرغم درين بستانسرا صائب
که چشم شبنم گل مى پرد از انتظار من



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید