شماره ٦٠٥: فقيران را به چوب منع از درگاه خود راندن

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
فقيران را به چوب منع از درگاه خود راندن
به شمع دولت بيدار باشد دامن افشاندن
مگردان روى گرم از دوستان تا دولتى دارى
که از يک شمع روشن مى توان صد شمع گيراندن
به خاموشى ز زخم خصم بد گوهر مشو ايمن
که آب تيغ طوفان مى کند در وقت خواباندن
دهد هر کس به ريزش دست خود در زندگى عادت
به نقد جان به آسانى تواند دست افشاندن
بپوشان ديده از خود، در حريم وصل محرم شو
که با دريا يکى گردد حباب از چشم پوشاندن
ز دل زنگار غفلت مى زدايد صحبت پاکان
که در گوهر نگردد سبز، رنگ آب از ماندن
دل بى تاب دارد دور باش خانه زاد از خود
مروت نيست ما را چون سپند از بزم خود راندن
لطيف افتاده است از بس که آن سيمين بدن صائب
خط نارسته را زان صفحه رومى توان خواندن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید