شماره ٤٢٨: مى شود نقل مجالس چون شود شيرين سخن

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
مى شود نقل مجالس چون شود شيرين سخن
همچو خون پنهان نمى ماند چو شد رنگين سخن
از تأمل مى شود شايسته تحسين سخن
پيچ و تاب فکر سازد غنچه را رنگين سخن
هر که را آن غمزه خونريز در دل بگذرد
تا قيامت مى تراود از لبش خونين سخن
سبزه نورس چسان آيد برون از زير سنگ؟
از لب لعلش برون آيد به آن تمکين سخن
طوطيان را زنگ خواهد بست در منقار حرف
خوار گردد در نظرها گر به اين آيين سخن
آهوى چين کاسه دريوزه سازد ناف را
گر ز زلف و کاکل او بگذرد در چين سخن
با کمال تيره روزى مى شود عالم فروز
آه اگر مى داشت شمعى بر سر بالين سخن
کوته انديشى است ميل چشم بينايى مرا
ورنه دارد در گره هر نقطه اى چندين سخن
تلخى ايام را صائب شکر در چاشنى است
طفل چون از شير لب شويد، شود شيرين سخن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید