شماره ٢٧٩: گاهى در آب ديده و گاهى در آتشيم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
گاهى در آب ديده و گاهى در آتشيم
درمانده متابعت نفس سرکشيم
کردند پاى بوس هدف تيرهاى راست
ما از کجى مقيد زندان ترکشيم
موج سراب در دل شب آرميده است
ما روز و شب ز طول امل در کشاکشيم
چون خار اگر گلى نشکفت از وجود ما
از جسم زار سلسله جنبان آتشيم
در جام لاله ريخت نمک سردى خزان
ما از مى غرور همان مست و سرخوشيم
چيدند گل ز دولت بيدار غافلان
ما همچو خوابهاى پريشان مشوشيم
ديويم چون ز خويش خبر دار مى شويم
چون بيخبر شويم ز هستى پريوشيم
صائب چو موج بر سر اين بحر بيکنار
دايم ز خوش عنانى خود در کشاکشيم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید