شماره ٢١٢: از روى نرم سرزنش خار مى کشم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
از روى نرم سرزنش خار مى کشم
چون گل ز حسن خلق خود آزار مى کشم
آزاده ام، مرا سرو برگ لباس نيست
از مغز خود گرانى دستار مى کشم
هر چند شمع راهروانم چو آفتاب
از احتياط دست به ديوار مى کشم
آيينه پاک کرده ام از زنگ قيل و قال
از طوطيان گرانى زنگار مى کشم
جان مى رسد به لب من شيرين کلام را
تا حرف تلخى از دهن يار مى کشم
نازى که داشتم به پدر چون عزيز مصر
در غربت اين زمان ز خريدار مى کشم
مژگان صفت به ديده خود جاى مى دهم
از پاى هر که در ره او خار مى کشم
از بس به احتياط قدم مى نهم به خاک
دست نوازشى به سر خار مى کشم
بى پرده تر چو بوى گل از برگ مى شود
هر چند پرده بر رخ اسرار مى کشم
صائب به هيچ دل نبود ديدنم گران
بار کسى نمى شوم و بار مى کشم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید