شماره ١٨١: روى دلى چو غنچه ز بلبل نديده ام

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
روى دلى چو غنچه ز بلبل نديده ام
نقش مراد از آينه گل نديده ام
آن صيد تشنه ام که درين دشت آتشين
آبى بغير تيغ تغافل نديده ام
در باغ اگر چه چشم چو شبنم گشوده ام
از شرم عندليب رخ گل نديده ام
زان زنده مانده ام که هنوز از حجاب عشق
رخسار يار را به تأمل نديده ام
مرد مصاف در همه جا يافت مى شود
در هيچ عرصه مرد تحمل نديده ام
با خصم در مقام تلافى ازان نيم
کز تيغ انتقام تعلل نديده ام
قانع به بوى پيرهن از وصل گل شده است
عاشق به سير چشمى بلبل نديده ام
دورى ز يار صائب و خامش نشسته اى
عاشق به اين شکيب و تحمل نديده ام



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید