شماره ١٥٦: اثر ز غنچه درين گلستان نمى بينم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
اثر ز غنچه درين گلستان نمى بينم
فغان که اهل دلى در ميان نمى بينم
چه زهر بود که چشم ستاره ريخت به خاک
که شير را به شکر مهربان نمى بينم
چنان غبار کدورت دواند ريشه به خاک
که خنده در دهن زعفران نمى بينم
چه نقش بود که بر آب زد سپهر دو رنگ
که شيشه را به قدح همزبان نمى بينم
چنان شکستگى از صفحه جهان شد محو
که رنگ عشق به روى خزان نمى بينم
جز آبروى خسيسان، که خاک بر سر آن
نشان آب درين خاکدان نمى بينم
ز چشم اختر بد آنچنان گريزانم
که ماه ماه سوى آسمان نمى بينم
شکوفه يد بيضا به خاک ريخته است
ز لاله زار تجلى نشان نمى بينم
چرا ز گوشه عزلت برون روم صائب
ز مردمى اثرى در جهان نمى بينم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید