شماره ٧٩: گر چه پيريم تمناى جوانى داريم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
گر چه پيريم تمناى جوانى داريم
نوبهارى به ته برگ خزانى داريم
ما اگر هيچ نداريم درين عبرتگاه
لله الحمد که چشم نگرانى داريم
مست خوابيم اگر مست مى ناب نه ايم
عوض رطل گران، خواب گرانى داريم
گر چه هموار نماييم به ظاهر چون ابر
در سفرها نفس برق عنانى داريم
چهره زرد سپند نظر بدبين است
ورنه در پرده دل لاله ستانى داريم
مى چريم اين که درين دشت به غفلت شب و روز
مى توان يافت که ما نيز شبانى داريم
دامن افشان مگذر از در غمخانه ما
که بر آتش دل خونابه چکانى داريم
صائب اظهار غم و شادى خود بى ظرفى است
ورنه ما نيز بهارى و خزانى داريم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید