شماره ٧٢: خط به اوراق جهان، ديده و ناديده زديم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
خط به اوراق جهان، ديده و ناديده زديم
پشت دستى به گل چيده و ناچيده زديم
هر دم از ماتم برگى نتوان آه کشيد
چار تکبير بر اين نخل خزان ديده زديم
حاصل ما ز عزيزان سفر کرده خويش
مشت آبى است که بر آينه ديده زديم
هدف ناوک دلدوز مکافات شديم
بر سر خارى اگر پاى نفهميده زديم
قدم از چشم نمودند سبک رفتاران
ما درين باديه تن چون ره خوابيده زديم
خار سيلاب پريشان نظرى خواهد شد
بخيه اى کز مژه بر ديده ناديده زديم
برشکست خزف اکنون دل ما مى لرزد
گر چه بر سنگ دوصد گوهر سنجيده زديم
شد گرانخواب تر از کوشش ما صائب بخت
لگدى چند بر اين سبزه خوابيده زديم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید