شماره ٧١: جز غبار از سفر خاک چه حاصل کرديم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
جز غبار از سفر خاک چه حاصل کرديم
سفر آن بود که ما در قدم دل کرديم
دامن کعبه چه گرد از رخ ما پاک کند
ما که هر گام درين راه دو منزل کرديم
دست از آن زلف بداريد که ما بيکاران
عمر خود در سر يک عقده مشکل کرديم
باغبان بر رخ ما گو در بستان مگشا
ما تماشاى گل از روزنه دل کرديم
هر چه جز ياد حق، از دامن دل افشانديم
خاک در ديده انديشه باطل کرديم
آسمان بود و زمين، پله شادى با غم
غم و شادى جهان را چو مقابل کرديم
دل ما مفت نشد مشرق انوار يقين
چشم را در سر روشنگرى دل کرديم
اى معلم سر خود گير که ما چون گرداب
قطع اميد ز سر رشته ساحل کرديم
آه اگر در جگر تيغ گوارا نشود
مشت خونى که نثار ره قاتل کرديم
رفت در کار سخن عمر گرامى صائب
جز پشيمانى ازين کار چه حاصل کرديم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید