شماره ١٧٧: بلب حرف طلب دزدم بدل شور هوس سوزم

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
بلب حرف طلب دزدم بدل شور هوس سوزم
خيال خام من تا پختگى گيرد نفس سوزم
هوس پردازيم از سير مقصد باز ميدارد
چراغم در ره عنقاست گربال مگس سوزم
دليل کاروان وحشتم افسردگى تا کى
خروشى گل کنم شمعى بفانوس جرس سوزم
زيأس مدعا تا چند باشم داغ خاموشى
مدد کن اى نفس تا بر در فرياد رس سوزم
خزان رنگ مطلب آنقدر دارد بسامانم
که عالم در فروغ شمع غلطد گر نفس سوزم
زوهم غير خجلت ميکشم در بزم يکتائى
چه سازم عشق مختار است و ميخواهد هوس سوزم
برنگ حيرت آينه غيرت شعله ئى دارم
که گر روشن شود جوهر بجاى خار و خس سوزم
سپند آهى بدرد آورد و بيرون جست ازين محفل
شرر وارى ببال اى ناله تا من هم قفس سوزم
جهان جلوه چون آينه رفت از ديده ام (بيدل)
تحير امتيازم سوخت از داغ چه کس سوزم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید