شماره ٦٣٦: تا ببيند روى خود در آينه

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
تا ببيند روى خود در آينه
کرده پيدا خوب و در خور آينه
صورتش در آينه بنموده روى
گشته زان معنى مصور آينه
هر نفس جامى دهد ساقى مرا
بخشدم هر لحظه ديگر آينه
آينه با او نشسته روبرو
او تجلى کرده خوش بر آينه
روى او در آينه بيند عيان
هر که را باشد منور آينه
تا شود روشن ترا اسرار عشق
آينه بردار و بنگر آينه
ساغرى مى نوش کن شادى ما
نعمت الله را ببين در آينه



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید