به نور ديده ديدم نور ديده
چنان نور و چنين ديده که ديده
ببين آئينه گيتى نمايش
به اسم اعظم او را آفريده
نديده ديده ما غير رويش
چنين نور از خدا او را رسيده
سعادت بين که سلطان دو عالم
غلامى از دو عالم برگزيده
منور شد دو چشم ما از آن نور
نظر فرما که نور او پديده
تمام بلبلان سرمست گشته
نسيمى از گلستانش وزيده
به ما انعام داده نعمت الله
همه عالم به نعمت پروريده