شماره ٤٨٠: هر چه بينى به نور او مى بين

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
هر چه بينى به نور او مى بين
بلکه او را به او نکو مى بين
نظرى کن در آينه بنگر
خود و معشوق روبرو مى بين
زلف محبوب را بدست آور
زلف بگشا و مو به مو مى بين
خوش در اين بحر ما درآ با ما
آب مى جو و سوبسو مى بين
يکى اندر يکى يکى باشد
گر تو احول شدى به دو مى بين
در خرابات عشق مستانه
جام مى نوش و هم سبو مى بين
غير او نيست سيد و بنده
سيد و بنده را به او مى بين



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید