شماره ٣٤٦: ميخانه ذوق در گشاديم
غزلستان ::
شاه نعمتالله ولی ::
غزليات - بخش دوم
ميخانه ذوق در گشاديم
مستانه صلاى عام داديم
هر جا ديديم يار رندى
جامى به کفش روان نهاديم
مى خوارى و عشقبازى آموز
از ما که تمام اوستاديم
ميخانه سبيل ماست امروز
خوش خم مئى سرش گشاديم
بى مى نفسى نمى توان بود
چون مى نخوريم ما جماديم
مستيم و خراب در خرابات
ياران مددى که اوفتاديم
رنديم و حريف نعمت الله
سرمستان را همه مراديم
نظرات نوشته شده