شماره ٣٠: بيا از بوده وز نابوده بگذر

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
بيا از بوده وز نابوده بگذر
ازين دردسر بيهوده بگذر
ز غيرت غير او از دل بدر کن
ز غيرش چون من فرسوده بگذر
وسيله گر تو را عقل است بگذار
ز مقصود وى و مقصوده بگذر
ازين دنياى بى حاصل چه حاصل
مشو آلوده و آسوده بگذر
اگر دارى هواى گنج شاهى
ز پول قلب سيم اندوده بگذر
بد انديشى اگر گويد ترا بد
تو نيکى کن سخن نشنوده بگذر
حريف سيد سرمست ما باش
ز فرمان خود و فرموده بگذر



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید