شماره ٢٩: عشقبازى از سر جان درگذر

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
عشقبازى از سر جان درگذر
کفر را بگذار وز ايمان درگذر
دنيى و عقبى به اين و آن گذار
همچو ما از اين و از آن درگذر
زاهدان گر عيب رندان مى کنند
در گذر از جرم ايشان درگذر
درد دردش نوش کن گر عاشقى
دردمندانه ز درمان درگذر
از دوئى بگذر که تايابى يکى
بشنو و چون شيرمردان درگذر
در طريق عاشقى مردانه رو
تا بيابى ذوق مستان درگذر
بى تکلف نعمت الله را بجو
از خيال نقش بندان در گذر



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید