مطلع دوم

غزلستان :: خاقانی :: قصايد

افزودن به مورد علاقه ها
با آنکه به موى مانم از غم
موئى ز جفا نمى کنى کم
دندان نکنى سپيد تا لب
از تب نکنم کبود هر دم
گر گونه غمگنان ندارم
زان نيست که هستم از تو خرم
دانى ز چه سرخ رويم؟ ايراک
بسيار دميدم آتش غم
از جور تو آفتاب عمرم
بالاى سر آمده است ارحم
خاقانى را به نيش مژگان
بس کز رگ جان گشاده اى دم
در خاطر او ز آتش و آب
عشق تو سپه کشد دمادم
زان آتش و آب رست سروى
کز فيض بهاء دين کشد نم
مصباح امم امام اکمل
مفتاح همم همام اکرم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید