شماره ٥٢: پا بنوميدى شکست آزادى دلخواه ما
پا بنوميدى شکست آزادى دلخواه ما
گرد چين دستى نزد بر دامن کوتاه ما
کوشش اشکيم بر ما تهمت جولان مبند
تا بخاک از لغزش پاکاش باشد راه ما
چون حباب از کارگاه ياس ميجوشيم و بس
جز شکست دل چه خواهد بود مزد آه ما
غفلت کم فرصتى ميدان لاف کس مباد
در صف آتش علم دار است برگ کاه ما
صبح هستى صورت چاک گريبان فناست
عمرها شد روز ما مى جوشد از بيگاه ما
صرف نقصانيم ديگر از کمال ما مپرس
عشق پر کرده است آغوش هلال از ماه ما
هر نفس کز جيب دل گل ميکند پيغام اوست
اين رسن عمريست يوسف ميکشد از چاه ما
جهل هم نيرنگ آگاهيست اما فهم کو
ماسوى کروارسى اسميست از الله ما
پرتو اقبال رحمت بسکه عام افتاده است
نيست درويشى که باشد کلبه اش بى شاه ما
حلقه پرکارگردون تا کجا خواهى شمرد
زين کچه بسيار دارد خاک بازيگاه ما
دقت بسيار دارد فهم اسرار عدم
چشم از عالم بپوشى تا شوى آگاه ما
ميرويم از خويش و همچون شمع پامال خوديم
عجز واکرده است (بيدل) بر سر ما راه ما
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده