شماره ٧٥٠: تا نگوئى هست آسان عشق را رهبر شدن

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
تا نگوئى هست آسان عشق را رهبر شدن
عشق را رهبر شدن هست از ملک برتر شدن
از ملک برتر شوى چون عشق را رهبر شوى
کار اين کار است نه در عقل دانشور شدن
عشق بستد از ملک باج سجود آدمى
آدمى را داد تاج بر ملک سرور شدن
عشق دارد کار در عالم نه عقل و نى هنر
عشق ورز ار بايدت بهتر شدن مهتر شدن
در دو عالم عشق رانى در سرت گر عشق هست
ورنه بايد چون خسان بر هر درى چاکر شدن
عشق باشد افسر شاهان قرين عشق شو
بر سر شاهان عالم خواهى ار افسر شدن
اينمس قلب تو از علم و هنر کى زر شود
عشق اکسير دلت را بايد او را زر شدن
آتشى از عشق در خود زن بسوزان خويش را
بايدت جانا اگر سوى خدا رهبر شدن
ميکشد سوى خدا عشق خدا منعم مکن
گر بگويم ميتوان از عشق پيغمبر شدن
تا دهندت بار بارى در حريم قدس عشق
سر بر آن در بايدت زد حلقه آن در شدن
عشق را محرم نه تا اين دو رنگى در تو هست
که ز شهوت آب و گاهى از غضب آذر شدن
بر زمين دل سحاب عشق ميبارد سخن
(فيض) عاشق شو اگر خواهى سخن گستر شدن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید