شماره ٧٢٥: نخست آيد بدل پيک شنيدن

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
نخست آيد بدل پيک شنيدن
کشد آنگه شنيدن سوى ديدن
بصيرت را چو ديدن حاصل آيد
رسيدن را رسد وقت رسيدن
رسيدن چون شود حاصل روان را
رسد هنگام واصل را نديدن
چو از ديدار واصل بسته شد چشم
شود هم بسته از ديدن رسيدن
چو از ديد رسيدن ديده بستى
نشستى در مقام آرميدن
چو آراميد جان در بزم وصلش
ميسر شد ز لعلش مى مکيدن
کشى چون مى ز وصلش حاصل آيد
روان را لذت مستى چشيدن
شدى چون مست و آن لذة چشيدى
رسد هنگام هستى را نديدن
چو مستى را و هستى را نديدى
نديدن را شود وقت نديدن
نديدن هم ز تو چون دست برداشت
نه تو مانى و نه هم ره بريدن
ز سر تا پاى گردى چشم حيرت
همه ديدن شوى بى ديد ديدن
ترا آن نيستى در عين هستى
بود آرام در عين طپيدن
بمقصود از طلب چون در رسيدى
رسيدى در مزيد و در مزيدن
مزيد اندر مزيد اندر مزيد است
هنيئا مزيدش را مزيدن
مگو اين قصه را اى (فيض) هر جا
که هر فهمش به نتواند رسيدن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید