شماره ٤٩٧: عبرت بگير اى دل ازين دهر پر غصص

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
عبرت بگير اى دل ازين دهر پر غصص
ز احوال انبيا و سلاطين شنو قصص
بنگر چها ز قوم کشيدند انبيا
بس جرعهاى خون که کشيدند از غصص
حق کرد بر خواص موکل بلاى خويش
قسمت زياده داده کسى را که بود اخص
شاهان نگر که با دل پر حسرت از جهان
رفتند سوى گور ز قصر مشيد جص
دانا در اينجهان ننهد دل تنش درو
چون جان اوست در تن چون مرغ در قفص
بر راستى کار جهان اين دليل بس
کو کرد بر جفاش بکردار خويش نص
فرياد ميکند که من اينم مخور فريب
از بهر خود مجوى در آميزشم رخص
پنهان نمى کند بدى خود چو اهل غدر
پيدا و روشن است بديهاش چون برص
اى (فيض) قسمتيست معدل نعيم و غم
بر اهل نشأتين مساوى بود حصص



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید