شماره ١٥٨: اگر راه يابم ببوم و برت

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اگر راه يابم ببوم و برت
سراپا قدم گردم آيم برت
بکويت بيابم اگر رخصتى
ببويت کنم عيش در کشورت
ندارم شکيب از تو اى جان من
تو آئى برم يا من آيم برت
قدم رنجه فرما بيا بر سرم
بقربان پايت بگرد سرت
وگرنه بده رخصتى بنده را
که سر پاى سازم بيايم برت
تو آئى دل و جان نثارت کنم
من آيم شوم خاک ره بر درت
نيم گر چه شايسته صحبتت
ولى هستم از جان و دل چاکرت
جز اين آرزو نيست در دل مرا
که پيوسته باشد سرم بر درت
چو (فيض) از غم عشق گردم غبار
مگر بادم آرد ببوم و برت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید