شماره ٣٧: بنواز دل شکسته اى را

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
بنواز دل شکسته اى را
رحمى بنماى خسته اى را
ميکن چو گذر کنى نگاهى
بر خاک رهت نشسته اى را
بيگانه مشو بخويش پيوند
از هر دو جهان گسسته اى را
سهلست کنى گر التفاتى
دل بر کرم تو بسته اى را
مگذار بدام نفس افتد
از چنگل ديو جسته اى را
با بار فتد بچنگ ابليس
با خيل ملک نشسته اى را
مگذار شود بکام دشمن
دل در غم دوست بسته اى را
مپسند دگر شود گرفتار
بهر تو ز خويش رسته اى را
بى دانه و آب زار مگذار
مرغ پر و پا شکسته اى را
يارب چه شود که دست گيرى
از پاى فتاده خسته اى را
(فيض) است و غم تو و دگر هيچ
وصلى از خود گسسته اى را
بسته است دل شکسته در تو
بپذير شکسته بسته اى را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید