شماره ٣٦: لذات نماند و المها

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
لذات نماند و المها
شادى گذرد چو برق و غمها
غمناک مباش از آن و زين خوش
چون هر دو رود سوى عدمها
هر حادثه که بر سر آيد
هم سوى عدم کشد قدمها
هر پسريراست عسر در پى
هر عسريرا ز پى کرمها
آخر همه خواب با خياليست
الا بنوشته قلمها
کز بهر جزاى زشت و نيکو
ماند بصحيفها رقمها
لذات نماند و بماند
از پيروى هوا ندمها
هر محنت و هر بلا که بينى
کفاره شمار بر ستمها
اندوه چو ما حى گناهست
خوشتر که در آن کشيم دمها
آن کن که بعاقبت بود خير
(فيض) است و اميد بر کرمها



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید