شماره ٦٤٨: شراب زندگى درخاکساريهاست بى غش تر

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
شراب زندگى درخاکساريهاست بى غش تر
بود نخل برومند از زمين نرم سرکش تر
به خون آرزويى مى تپدهر ذره ازخاکم
ندارد گرد بادى دشت عشق ازمن مشوش تر
جهانسوزى کزاومن منصب پروانگى دارم
گل رخساراو درعالم آب است آتش تر
بهشتى کزخيالش خواب زاهدتلخ مى گردد
نداردگوشه اى از گوشه چشم تو دلکش تر
نلغزد چون زبان طوطى من ،کان شکرلب را
بررويى است از آيينه ادراک بى غش تر
فلک درکاربى رويان کند هرزينتى دارد
که پشت آيينه را ازروى مى باشدمنقش تر
در ايام خزان صاف است آب جويها صائب
زلال زندگى درموسم پيرى است بى غش تر



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید