شماره ۸٩٧: شعله حسنى ز رخسار بتان افروختى

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
شعله حسنى ز رخسار بتان افروختى
آتشى در ما زدى از پاى تا سر سوختى
قامت بالا بلندان بر فلک افراختى
در هواشان شعله دل تا فلک افروختى
برقى از نورت درخشان کردى از مه طلعتان
ساختى با بيوفايان خرمن ما سوختى
گرنه استاد ازل در پرده بودى جلوه گر
چشم فتان از کجا اين دلبرى آموختى
کرديم ديوانه گفتى راز ما با کس مگوى
پرده عقلم دريدى و دهانم دوختى
خاکسارى بندگى افتادگى بيچارگى
(فيض) از عشق بتان سرمايها اندوختى
هيچکس در هيچ سودا اينچنين سودى نکرد
عشق و آزادى خريدى دين و دل بفروختى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید