شماره ٧٩٥: يار ما در پرده شب باده تنها مى خورد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
يار ما در پرده شب باده تنها مى خورد
سازگارش باد يارب گرچه بى ما مى خورد
سبز نتواند شد از خجلت ميان مردمان
هر که آب زندگى چون خضر تنها مى خورد
بوالهوس را زان لب شيرين نظر بر نشأه نيست
اين شکم پرور براى نقل صهبا مى خورد!
سير چشمى در بساط عالم ايجاد نيست
رشته را گوهر، گهر را رشته اينجا مى خورد
مى کند خون در دل صياد، آهوى حرم
هر که پا از حد خود بيرون نهد پا مى خورد
هر که از مهر خموشى مى تواند جام ساخت
آب شيرين چون گهر در قعر دريا مى خورد
مى کند از روزى ما کم سپهر تنگ چشم
از قضا گر پيچ و تابى رشته ما مى خورد
صائب از ما ناله افسوس مى گردد بلند
از حوادث هر که را سنگى به مينا مى خورد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید