شماره ١١٠: سرود مجلس ما جوش مستى ازل است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
سرود مجلس ما جوش مستى ازل است
بط شراب در اينجا خروس بى محل است
بسا شکست کز او کارها درست شود
کليد رزق گدا، پاى لنگ و دست شل است
ز حال سوختگان بو کجا توانى برد؟
ترا که گل به گريبان و مشک در بغل است
جهان چو ديده سوزن بود بر آن غافل
که تار و پود حياتش ز رشته امل است
حديث مرده دلان را به گوش راه مده
که رخنه لب اين قوم، رخنه اجل است
به من که پاکتر از چشم عشقبازانم
مدار چرخ مشعبد به مهره دغل است
به غير سايه ديوار خاکسارى نيست
عمارتى که درين روزگار بى خلل نيست
جنون طرازى ما نيست صائب امروزى
ميان ما و جنون آشنايى ازل است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید