شماره ٧٠: نهال شمع ز سبزى ازان برومندست

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
نهال شمع ز سبزى ازان برومندست
که دايم از پر پروانه برگ پيوندست
شده است مرکز پرگار آهوان مجنون
اسير عشق به هر جا رود نظربندست
چرا به تيغ شهادت نمى نهد گردن؟
به آب زندگى آن کس که آرزومندست
بشوى نقش خودى را که ديده خودبين
به آبگينه ز آب حيات خرسندست
گشاد قفل دل زنگ بسته عاشق
به يک اشاره ابروى يار در بندست
چو سکه دل به زر و سيم کم عيار مبند
که همچو برگ خزان ديده سست پيوندست
به خوردن دل خود باش قانع از روزى
که نان خلق گلوگيرتر ز سوگندست
دهن به خنده مکن باز همچو بى مغزان
که پر ز خون، دهن پسته از شکرخندست
کلام هيچ مدانان به مردم همه دان
هزار پله گرانتر ز کوه الوندست
به کام طفل مزاجان سنگدل صائب
شکستن دل ما چون شکستن قندست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید