شماره ٥١٤: دوش مستانه چه خوش گفت قدح پيمايى

غزلستان :: فروغی بسطامی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دوش مستانه چه خوش گفت قدح پيمايى
که به از گوشه مى خانه نديدم جايى
آنچنان بى خبرم ساخت نگاه ساقى
که نه از مى خبرم هست و نه از مينايى
با تو اى مى غم ايام فراموشم شد
که فرح بخش و طرب خيز و نشاط افزايى
ترک سرمستى و در کردن خون هشيارى
طفل نادانى و در بردن دل دانايى
کافر عشق تو آزاده ز هر آيينى
بسته زلف تو آسوده ز هر سودايى
ذره را پرتو مهر تو کند خورشيدى
قطره را گردش جام تو کند درياى
عشق بازان تو را با مه و خورشيد چه کار
کاهل بينش نروند از پى هر زيبايى
بر سر کوى تو جان را خوشى خواهم داد
زان که خوش صورت و خوش سيرت و خوش سيمايى
از کمند تو فروغى به سلامت بجهد
که ستم پيشه و عاشق کش و بى پروايى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید