شماره ١٦٦: کسى ز فتنه آخر زمان خبر دارد

غزلستان :: فروغی بسطامی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
کسى ز فتنه آخر زمان خبر دارد
که زلف و کاکل و چشم تو در نظر دارد
نه ديده از رخ خوب تو مى توان برداشت
نه آه سوختگان در دلت اثر دارد
نه دل از طره خم برخمت توان برکند
نه شام تيره هجران ز پى سحر دارد
ز سحر نرگس جادوى تو عيانم شد
که فتنه هاى نهانى به زير سر دارد
هزار نشئه فزون ديده ام ز هر چشمى
ولى نگاه تو کيفيت دگر دارد
ز ابروان تو پيوسته مى تپد دل من
که از مژه به کمان تير کارگر دارد
حديث سوختگانت به لاله بايد گفت
کز آتش ستمت داغ بر جگر دارد
سرى به عالم عشقت قدم تواند زد
که پيش تيغ بلا سينه را سپر دارد
برغم غير مکش دم به دم فروغى را
که مهرت از همه آفاق بيشتر دارد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید