شماره ١٢٤: غمش را غير دل سر منزلى نيست

غزلستان :: فروغی بسطامی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
غمش را غير دل سر منزلى نيست
ولى آن هم نصيب هر دلى نيست
کسى عاشق نمى بينم و گر نه
ميان جان و جانان حايلى نيست
کى اش مجنون ليلى مى توان گفت
کسى کافسانه در هر محفلى نيست
کجا گردد قبول خواجه ما
غلامى راکه بخت مقبلى نيست
نشاطى هست در قربان گه عشق
که مقتولى ملول از قاتلى نيست
شرابى خورده ام از جام طفلى
که در خم خانه هر کاملى نيست
من از بى حاصلى حاصل گرفتم
و زين خوش تر کسى را حاصلى نيست
سر کوى عدم گشتم که آنجا
دو عالم را وجود قابلى نيست
شدستم غرق دريايى که هرگز
غريقش را اميد ساحلى نيست
من و آن صورت زيبا فروغى
که اين معنى به هر آب و گلى نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید